قرآن و فرهنگ اصلاح الگوي مصرف

نويسنده:حجه الاسلام و المسلمين علي رهبر




«وتري الارض هامده فذا انزلنا عليها الماء اهتزت و ربت وانبتت من کل زوج بهيج»(1)
زمين را درزمستان خشک و مرده مي بيني،آنگاه که بر آن آب نازل مي کنيم،به حرکت و فعاليت مي افتد و رشد و نمو مي کند و(روييدني هاي )گوناگون از گياهان زيبا بروياند.
چون نيک بنگريم ؛قيامت بزرگ،در قالب شکوفائي زيبايي هاي فرح افزاي طبيعت و جريان دوباره حيات،جلوه مي کند!هر بهارتمثيلي از رستاخيز است و رويش بذرهاي پيشين !هر سال ،براي خيزش و شکوفائي استعداد هاي خفته و نهفته،نام گذاري مي شود و رهبر گرامي انقلاب اسلامي با اميد بهمين ايجاد موج،مردم را به حرکتي نوين فرا مي خوانند.خداوند در آيه کريم بالا،آب را مجراي جريان حيات دوباره در طبيعت ،به امرخود،معرفي مي کند و ما در هر سال در جشن و شکوفائي حيات نوين طبيعت شرکت مي کنيم و تبريک خود را نثار طبيعت نموده و تبارک الله ها تقديم خداوند جنبش آفرين شود.
براي نثار تبريک به يکديگر مي بايست،آفرينشي به اذن خدا،به دست ما شکل پذيرد تا شايسته تبريک شويم !بايد استعدادهاي فطري بي پايان خود را که جريان بخش جنبش در حيات ما است شناخت و شکوفا کرد!سال نوين (سال اصلاح الگوي مصرف )است که يک پيام بجا و سزا است و به حق که فرزانگي درانتخاب آن موج مي زند!
خداوند مي فرمايد:
ولو بسط الله الرزق لعباده لبغوا في الارض...(2)
اگر خداوند ،رزق را براي بندگان توسعه مي داد،قطعاً در زمين تباهي مي کردند...
در دنبال مي فرمايد:
اما به اندازه آنچه مصلحت ببيند ،نازل مي کند...
از اين آيه مي فهميم:
حس اندوختن ،حالت توسعه دادن و احساس بي نيازي به غير خود،در پشت صحنه حالات انسان تربيت نيافته،حضور دارد،خداوند براي جلوگيري ازطغيان انسان و مانع شدن از قطع ارتباط تضرع آميزي او با خدا ،رزق را به تدريج سامان مي دهد و حکمت خشک سالي ها،يا آزمون است و يا به تضرع کشيدن انسان در برابر خدا و يا عاملي براي تطهيراو از گناهان!
بعد ازاعطاء رزق،فرمان اعتدال مي دهد:
...و لا تسرفوا...(3)
اسراف نکنيد!
و مي فرمايد:
ان المبذرين کانوا اخوان الشياطين....(4)
تبذيرگران قطعاً برادران شيطان ها هستند.
اسراف،ازحد گذشتن درهرکاري است که انسان انجام مي دهد و اين اسراف درانفاق و خرج کردن،شهرت بيشتري دارد.(5)واما تبذيرکه ازريشه بذراست،ريخت و پاش و بي ضابطگي درمصرف را مي گويند.

و اما تفاوت ميان اسراف و تبذير:

اسراف،تجاوزحد است در صرف مال و غيرمال ولي تبذير اتلاف مال است در غير جايگاهش به همين دليل تبذير عقوبت جدي تري دارد .به نظر مي آيد که اسراف نقطه مقابل تعادل در مصرف است وتبذير نيز ريخت و پاش بي ضابطه.مثلاً فردي که دريک مهماني سه يا چهارنوع غذاي رنگارنگ بر سر سفره مي آورد ،اسراف مي کند و آنکه باقي مانده حتي يک نوع غذا را دور مي ريزد اهل تبذير است.
به نظر مي آيد که هر اسرافي،تبذير محسوب مي شود.عموم مردن به شکلي ،به جز خواص،در دام تبذير مي افتند.دانستن الگوي مصرف در تنوع غذا ،کيفيت ،کميت و مصرف عادلانه حاکم است .خداوند ،ارج نهادن به نعمت ها را مورد تجليل قرارمي دهد و برکت و حفظ سرمايه ها،ميوه اعتدال در مصرف است.
خداوند بنده شاکررا،زيادت وعده داده و شکر نعنت ،استفاده بهينه نعمت ها و بکارگيري آن را درراه طلاعت خداوند است.
مرحوم علامه شهيد مطهري (ره)در تعريف زهد فرموده اند:
زهد،بهره مندي اندک براي بازدهي بيشتراست،که البته اين تعريف ،بيان لازمه زهد است و الا زهد،روح بي زغبتي و ولع نسبت به دنيا و مافيهاست که حالات ديگري را در فرد شکل مي دهد که مهمترين آنها،تنظيم و اعتدال در مصرف است.
اميد است،سال88 به مقالات وسمينارها وفراخوان ها نگذرد و هرکس،ازخود شروع کند و امر به صرفه جوئي وصحيح مصرف کردن و نهي از اسراف و تبذير،عادت پسنديده ما شود.

پي نوشت ها:

1-حج،آيه 5.
2-شوري،آيه 72.
3-اعراف،آيه 13.
4-اسراء ،آيه 72.
5-مفردات راغب ،ذيل سرف

منبع:نشريه کوثر،(فصلنامه قرآني)،شماره 30